عظمت اذان
در يكي از جنگ‌هاي عصر پيامبر اكرم(ص) جمعي از مسلمانان به اسارت كشور روم درآمدند، آنها مدتي در زندان بودند، تا اين كه روزي يكي از آن اسيران مسلمان را كه فردي مقاوم و بسيار باشهامت بود، نزد قيصر روم آوردند، قيصر روم پس از گفتگو با او، او را شخصيتي فوق العاده يافت، خواست او را با تطميع به مذهب مسيح جذب كند، به او گفت: دين مرا بپذير تا انگشترم را به دست تو بگذارم، و فرمانروايي و حكومت روم را به تو بسپارم، تا آن چه خواهي انجام دهي. مرد مسلمان گفت: وسعت كشور روم نسبت به سراسر زمين چه اندازه است؟ قيصر روم گفت: به اندازة يك سوم يا يك چهارم سراسر زمين. مرد مسلمان گفت: اگر دنيا را پر از جواهرات كني و در اختيار من بگذاري، همة آنها را به شنيدن يك بار « اذان»‌عوض نمي‌كنم. قيصر گفت: اذان چيست؟ و منظور تو چه مي‌باشد؟ مرد مسلمان گفت: جمله‌هاي اذان عبارت است از : قيصر گفت: اين مرد چنان شيفتة اسلام است و برنامه‌هاي اسلام در زواياي قلبش ريشه دوانده، كه هرگز او را نمي‌توان از اسلام جدا كرد!
منبع:www.salat.ir

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله